
جشن بارش اولین برف پاییزی! امسال به راه شد.زیر کرسی ام دراز کشیده بودم و گنجشکک اشی مشی گوش میدادم که برف جانمان شیک و پیک کُنان ، دل به دل فرهاد و گنجشکک اشی مشی اش سپرد و آمد.امسال هم هواییمان شد و با بستنی زمستونی و هات چاکلتش آمد.برف جان اومده. برای ما چی چی آوورده؟ برای ما که جای دل و روده هم قلب و احساس داریم یک عالمه غُر و غُر و فین فین و آبغوره گرفتن از دیِیر [dear] ریلیشن شیپمان را آورده.یک عالمه بهانه ی الکی برای بی مقدمه بغلِ ریلیشن شیپ جان پریدن و پقّی زیر گریه زدن آورده.یک عالمه لوس لوس نیگاه کردن و دستام یخ کرده بذارمش تو جیبت گرم شه؟ آورده...
جشن اولین برف امسال که پاییزی هم شد مبارکتان باشد.نوشِ بهانه هایتان و حال و هوای تازه ی شما و ریلیشن شیپتان باشد.نوشِ سیگار و تنهاییِ جنابانِ تنهایان و دِپ زده باشد که سال بعد جای دِپ، به قیبله ی همینجوری الکی پقّی زیر گریه زدن ، بیپوندند.
*از اولین برف پاییزیِ پشت شیشه ی اتاقتان عکس بگیرید و به نشانی : من و گنجشک آ - پست < بیایید اولین برف پاییزیمان را بزنیم به رگ ! > پست کنید .
شرایط شرکت در جشن :
1. یه کمی هنری هم باشد.
2.قاب پنجره تان در عکس دیده شود.
اگر عکستان حاویِ بچه هآ و شیطنت هایشان هم باشد که چه بهتر.
+ من آلبوم عکسای جشن امروزو تو پیج فیس بوکم گذاشتم . فالو کنید جزو پستاییِ که برای عموم دیدنش آزاده.
* این عکس پنجره و برف شیوه ی عزیزم.